Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جنوب نیوز»
2024-04-28@09:58:02 GMT

چرا ایران را وارد فاز اغتشاش کردند؟

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۳۳۸۸

چرا ایران را وارد فاز اغتشاش کردند؟

آشوبی که چند روز گذشته در برخی مناطق کشور رخ داده، فقط با نگاه به مولفه‌های داخلی قابل تحلیل نیست بلکه بدون هیچ تردیدی، چنین واقعه‌ای پشت‌پرده‌ای در آن‌سوی مرزها دارد.

به گزارش جنوب نیوز، چند شب اخیر چهره تهران و برخی شهرهای دیگر ایران به تصاویر ناخوشایندی آلوده شده که با دیدن صحنه‌های آن برای هر ناظر آگاهی تردیدی باقی نمی‌ماند که نوعی آشوبگری حرفه‌ای و برنامه‌ریزی‌شده در پشت پرده آن قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هیچ‌کس نمی‌تواند باور کند که رفتارهایی چون حمله به نیروهای امنیتی، آتش‌زدن اتوبوس و آمبولانس، بر هم زدن نظم عمومی و اخلال در زندگی مردم، حمله به نمادهای مذهبی و ... ارتباطی معنادار با حادثه تلخ رخ‌داده برای «خانم مهسا امینی» داشته باشند.

به‌عبارت دیگر دیدن این تصاویر چنین آشکارا در ذهن آگاهان صورت‌بندی می‌شود که گویا درگذشت خانم امینی تنها بهانه‌ای برای سوار شدن بر یک موج و پیش بردن اقدامی برنامه‌ریزی شده بوده است. بدیهی است که بررسی تمام ابعاد چنین واقعه‌ای از حوصله روایتی چنین کوتاه خارج است اما این نیز منطقی به‌نظر می‌رسد که تحلیل واقعه‌ای از این دست بدون بررسی ابعاد و پشت پرده‌های بین‌المللی آن نمی‌تواند دقیق باشد.

سوال اصلی این نوشتار آن است که چرا اغتشاش و چرا در این مقطع از زمان؟ چه شده بود که افکار عمومی باید درگیر یک آشوب تمام‌عیار می‌شد، آن هم در شرایطی که ابعاد حادثه رخ داده برای آن شهروند ایرانی روشن نشده بود و حتی همین الان نیز به‌طور کامل روشن نشده است. چه اذهانی به این نتیجه رسیده بودند که – به‌زعم آنان - در این مقطع از زمان ایران باید وارد یک بحران داخلی شود؟

برای شرح ماوقع باید سه موضوع مورد بررسی کوتاه قرار بگیرند، یک موضوع داخلی، یک موضوع بین‌المللی و یک موضوع مرتبط با سیاست خارجی. تمامی موضوعات مزبور به بازه زمانی حدودا یک‌سال اخیر باز می‌گردند.

* دولتی جدید در تهران

اینکه دولت سیزدهم پس از به‌دست گرفتن سکان اداره کشور با چه شرایطی روبرو بود، برای هیچ خواننده‌ای پنهان و واجد حتی ذره‌ای ابهام نیست. تخم‌مرغ‌هایی که دولت قبل در سبد برجام چیده بود، نه یک‌به‌یک که یک‌جا زیر پای بدعهدی آمریکایی‌ها له شده بودند، دولت قبل عملا بی‌برجام، بی‌برنامه بود و از کوچک‌ترین مسائل مربوط به اداره کشور می‌توانست یک بحران بیافریند! کوتاه سخن آنکه دولت جدید به هر گوشه‌ای که سر می‌زد، آشفتگی می‌دید.

دولت «آیت‌الله سید ابرهیم رئیسی» به مرور توانست کنترل این شرایط را به دست گیرد. یکی از مهم‌ترین اقدامات حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بود که اگرچه فشارهایی را به بازارها وارد کرد اما بمب ساعتی چاپ پول برای تامین این ارز را از تن اقتصاد ایران جدا ساخت. از سوی دیگر دولت تلاش کرد با افزایش یارانه‌ها تا حدودی فشارهای ناشی از حذف ارز ترجیحی را کاهش دهد. ثبات نسبی در نرخ ارز از یک‌سو و بهبود شاخص‌های اقتصادی کم‌کم این امید را زنده کرد که ایران می‌تواند دوباره چرخ‌های اقتصادش را بچرخاند.

در بسیاری از عملیات و پروژه‌های عمرانی کارهای چند ساله در چند ماه پیش رفتند. رئیس دولت مستمرا در استان‌های مختلف حضور داشت و مدیریت پشت‌میزنشین را به مدیریت میدانی تغییر داد. در حوزه سیاست خارجی نیز دولت با پیشبرد توامان توسعه روابط با همسایگان و سیاست نگاه به شرق فرصت‌هایی را پیش روی ایران ایجاد کرد که پیش‌تر مغفول مانده بودند.

موضوع این گزارش مسائل داخلی نیست، لذا از این بخش باید به‌سرعت عبور کنیم.

* جنگ اوکراین و تغییر در نظم بین‌المللی

کسی نیست که در رشته روابط بین‌الملل تحصیل کرده باشد اما با نظریات «جان مرشایمر»، نظریه‌پرداز مشهور آمریکایی آشنا نباشد. اما جدا از نظریات مرتبط با «واقع‌گرایی آفندباور»، مرشایمر یکی از اصلی‌ترین منتقدین سیاستی بود که واشنگتن و متحدانش در قبال اوکراین و روسیه در پیش گرفته بودند. او شاید مدت‌ها قبل روزهایی را که امروز در شرق اروپا شاهد آن هستیم به‌نوعی پیش‌بینی کرده بود.

اما مخاطب آگاه حتما می‌داند که ماجرای جنگ روسیه و اوکراین، ماجرای ده کیلومتر پیشروی روس‌ها یا دو کیلومتر عقب‌نشینی آنها نیست. ماجرا حتی فراتر از جدایی احتمالی بخش‌هایی از خاک اوکراین و پیوستن آنها به فدراسیون روسیه است. ماجرا همه اینها هست اما اینها همه ماجرا نیست.

پس از شکست «آدولف هیتلر» و پایان دومین جنگ بین‌الملل، نظمی با محوریت ایالات متحده آمریکا در جهان شکل گرفت و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به‌شدت تثبیت شد. قواعد آمره در این نظم بین‌المللی مبتنی بر نظام سرمایه‌داری حاکم بر آمریکای شمالی و اروپای غربی بود. اما آنچه پنجم اسفند ماه ۱۴۰۰ رخ داد، پیش از آنکه تاسیسات نظامی اوکراین را هدف گرفته باشد چنین نظمی را هدف گرفته بود. در خشت خام شلیک موشک‌های کالیبر و غرش جنگنده‌های سوخو، شاید می‌شد تغییراتی را در نظم بین‌المللی مشاهده کرد.

روس‌ها به‌وضوح دیده بودند که اگر به ادامه توسعه ناتو تن دهند، روزگاری خواهد رسید که در برابر این ائتلاف غربی دست‌بسته خواهند ماند؛ روزگاری که یا باید تسلیم خواسته‌های طرف غربی شوند و یا احتمال یک جنگ در موضع ضعف را به‌جان بخرند. آنها بدوا خواستار تضمین‌های امنیتی شدند اما دموکرات‌های مستقر در کاخ سفید به نظم بین‌المللی لیبرال غره‌تر از آن بودند که به چنین تقاضاهایی وقعی نهند. این بود که جنگ شروع شد.

واکنش طرف غربی اما تکیه بر سلاحی بود که ایرانیان به‌خوبی با آن آشنا هستند: «تحریم همه‌جانبه روسیه» به امید تسلیم کردن روس‌ها؛ اما داستان چنین است که تیغی چون زیاده به‌کار گرفته شود، لاجرم کُند خواهد شد؛ تازه اگر نشکند!

آنچه غربی‌ها ندیدند یا نخواستند ببینند این بود که آنها فقط با روس‌ها دچار تنش‌های متکثر و متعدد نیستند. در همسایگی روسیه، کشوری هست که مدت‌ها هدف «سیاست چرخش به آسیای واشنگتن» بوده است. اگر باز هم به آرای مرشایمر بازگردیم، می‌بینیم که او بارها درباره خطر ظهور جمهوری خلق چین در فضای بین‌المللی و تبعات آن برای ایالات متحده هشدار داده است.

اگر می‌خواهیم عمق اختلافات چین با ایالات متحده را بررسی کنیم، به دو ماجرا باید توجه داشته باشیم: جنگ تجاری آمریکا و چین در دوران ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ» و سفر «نانسی پلوسی»، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، منطقه همیشه مورد مناقشه! چین می‌داند در کاخ سفید جمهوری‌خواه در قدرت باشد یا دموکرات، باید آماده زخم‌های واشنگتن باشد.

چین اما یک نقطه‌ضعف قابل توجه دارد: تامین انرژی و وابستگی شدید به واردات آن؛ روس‌ها از سوی دیگر منابعی سرشار از سوخت‌های فسیلی در اختیار دارند، آن‌قدر سرشار که به‌راحتی آب‌خوردن اروپا را وارد بحران انرژی کردند.

منابع انرژی روسیه تحریم‌شده چیزی نیست که چینی‌ها به آسانی از کنار آن بگذرند و روس‌ها نیز به چین برای تنفس در شرایط تحریم نیاز دارند؛ آیا همین برای شکل گرفتن یک اتحاد کافی نیست؟ اما لازمه اصلی چنین اتحادی چیست؟

خواننده محترم احتمالا حدس زده است که «شکست دادن نظم تحریمی غرب» لازمه اتحاد فوق‌الذکر است. ولی باز شدن این باب و شکست دادن این نظم آیا مساله‌ای دوجانبه بین چین و روسیه باقی خواهد ماند یا به کل فضای بین‌المللی تسری خواهد یافت؟

باز هم پاسخ این سوال آشکار به‌نظر می‌رسد، شکستی به‌گستردگی تامین نیازهای چین به انرژی از سوی کشوری به‌شدت تحریم‌شده برای نظم تحریمی غرب، انگاره‌ای اجتماعی را میان بازیگران بین‌المللی برخواهد ساخت که ناشی از تعامل دو قدرت بزرگ بین‌المللی است. چنین برساخته‌ای در تبادلات پکن و مسکو محصور نخواهد ماند بلکه تاثیر خود را در تمامی نظم بین‌المللی خواهد افشاند.

بر هم خوردن آن نظم ظالمانه تحریمی اگر در اسفند و فروردین گذشته امری انتزاعی تلقی می‌شد، اکنون دیگر امری انضمامی است. سیستم‌های مالی جایگزین در حال ایجادند و تبادل گسترده انرژی در حال انجام است.

لرزه افتادن بر اندام تحریم‌های غرب برای ایران هم می‌تواند یک فرصت تلقی شود، فرصتی در راستای بی‌اثرسازی تحریم‌ها به‌عنوان راهبردی مقدم بر رفع آنها. شواهدی وجود دارد که این فرصت کاملا واقعی بوده است.

* مذاکرات وین و ایستادگی دلیرانه

داستان برجام و خروج دولت ترامپ از آن، داستانی مکرر مسموع است. با روی کار آمدن دولت جدید در تهران، ایران ضمن تاکید بر ادامه مذاکرات با طرف غربی که احتمالا با رویکردی متفاوت در دولت قبل در جریان بود، بر ایستادگی بر حقوق ملت ایران پافشاری کرد.

رفع تمامی تحریم‌ها، اخذ تضمین درباره عدم تکرار واقعه‌ای شبیه به اردیبهشت ۱۳۹۷ از سوی آمریکایی‌ها و پایان یافتن ادعاهای سیاسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره ایران، موسوم به مسائل پادمانی، از همان ابتدا در دستور کار دولت جدید ایران و تیم مذاکره‌کننده آن قرار گرفت.

از دیگرسو، طرف غربی با آغاز عملیات ویژه روس‌ها در شرق اوکراین و اختلافات پیش آمده با مسکو، دچار بحران انرژی شده بود. زمستان پیش‌رو برای اروپایی‌ها به یک کابوس تبدیل شده، اگرچه شاید بخش‌های مرکزی و غربی اروپا با کمبود انرژی مواجه نشوند اما مسجل است که چاره‌ای از پرداخت هزینه‌های سنگین برای انرژی ندارند. در چنین شرایطی ورود نفت ایران به بازار می‌توانست برای غرب و بالاخص اروپا فرصت خوبی باشد.

ایران اما توانسته بود با وجود تحریم‌ها، با توجه به سیاست توسعه همکاری با همسایگان و نگاه به شرق و همچنین با توجه به فرصت‌های پیش آمده با آغاز تغییر در نظم بین‌المللی فروش نفت خود را به‌شکل قابل توجهی افزایش دهد. آمارهایی غیررسمی در این خصوص در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شده است. از دیگرسو تغییرات مدیریتی در داخل هم دست ایران را پُر کرده و چشم‌اندازی از بهبود اوضاع را به‌وجود آورده بود، لذا غرب اگر خواهان ورود انرژی ایران به بازار بود چاره‌ای نداشت جز آنکه خواسته‌های تهران را بپذیرد.

اما به موازات این ماجرا، ماجرایی دیگر در آمریکا وجود دارد. دولت «جو بایدن» در داخل مرزهای آمریکا ضعیف‌تر از آن است که بتواند تن به خواسته‌های ایران دهد چرا که اگر چنین کند بیش از پیش ضعیف به‌نظر خواهد رسید. بایدن از یک سخنرانی درست عاجز است، درباره سلامتی‌اش شبهات جدی وجود دارد، نتوانسته قیمت سوخت را کنترل کند، تقریبا روشن است که حزبش انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره را واگذار خواهد کرد و .... این دولت قطعا اعتماد به‌نفس توافقی پایدار با ایران را ندارد، بلکه به‌دنبال توافقی است که بتواند اصطلاحا آن را به افکار عمومی آمریکا بفروشد و ادعا کند که به یک پیروزی دست یافته است.

بایدن همچنین با توجه به افتضاحی که در جریان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و واگذار کردن قدرت به طالبان به‌بار آورده اصلا ریسک‌پذیری لازم برای مورد انتقاد قرار گرفتن مجدد را ندارد. دولت بایدن بی‌رمق‌تر از آن است که بتواند توافقی خوب را با ایران به‌ثبت برساند.

با خودداری آمریکایی‌ها از اخذ تصمیم نهایی همچنان توافقی در وین حاصل نشده است؛ ایران البته راه را بر مذاکره و حصول توافق نبسته اما همواره تاکید دارد توافقی را خواهد پذیرفت که متضمن حقوق ملت ایران باشد؛ توافقی برای انتفاع ایران، نه توافقی صرفا برای توافق.

* و اما اغتشاش ...

با نگاه مجدد به آنچه نوشته شد، چنین به‌نظر می‌رسد که تصمیم‌سازانی چون «رابرت مالی»، «آنتونی بلینکن»، «جیک سالیوان» و امثال آنها با ایرانی مواجه شده‌اند که از یک‌سو در داخل دست به اصلاح امور زده و تا حدودی از مشکلات مدیریتی کاسته، در فضای بین‌المللی با فرصت‌هایی مواجه است که برای آمریکا و دوستانش ناامیدکننده هستند و در وین نیز دلیرانه و منطقی بر خواسته‌های برحق خود ایستادگی می‌کند.

در چنین شرایطی طبعا چنین سیاست‌پیشگانی منتظر می‌مانند تا سوار بر یک موج شوند، تا حلقه‌های اعتشاش مرتبط با خود را که دست‌کم برخی از آنها مرتبط با گروهک‌های شناخته‌شده هستند در زمان مناسب فعال کنند؛ گروهک‌هایی که وابستگی آنها به واشنگتن بارها اثبات شده است. آشوبگرانی حرفه‌ای که از فرصت به‌وجود آمده از ناراحتی بخش‌هایی از جامعه از یک حادثه حداکثر سوءاستفاده ممکن را به‌عمل می‌آورند.

شاید بتوان حداقل دو هدف را در این رفتار شناسایی کرد:

اول، ناامیدسازی جامعه ایران از توسعه و بهبود شرایط. ذهن جامعه ایران به‌جای آنکه درگیر عضویت رسمی کشورشان در «سازمان همکاری‌های شانگهای» یا ناظر یکی از بهترین حضورهای یک نماینده ایران در مجمع عمومی سازمان ملل باشد، از نگاه آمریکایی‌ها باید درگیر آشوب‌هایی باشد که بخش‌هایی از کشور را مشغول خود کرده‌اند. برای آمریکایی‌ها و متحدانشان امید ایرانیان به آینده یک خط قرمز است، انگاره‌ای است که اگر شکل بگیرد تمام آنچه رشته‌اند پنبه خواهد شد.

دوم، امید به امتیازگیری از ایران با برآشفتن شرایط و بر هم زدن رویه رو به‌بهبود. آمریکایی‌ها احتمالا در گوشه ذهنشان به‌این باور غلط می‌اندیشند که ممکن است با برهم زدن آرامش جامعه ایران کورسوی امیدی به امتیازگیری از تهران داشته باشند یا بتوانند آن ایستادگی دلیرانه را متوقف کنند.

با این حال، اگر آمریکایی‌ها با اغتشاش‌های پیشین به اهداف خود رسیده‌اند، با این یکی که از قبلی‌ها کوچک‌تر هم هست، می‌رسند! این خیال باطل که ایران و ایرانی به آشوب‌گر و طراح آشوب امتیاز خواهد داد، زودتر از آنچه فکر کنند، نقش بر آب می‌شود.

تمام تیرهای واشنگتن به سنگ خورده است و این یکی نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.

منبع: فارس

منبع: جنوب نیوز

کلیدواژه: نظم بین المللی آمریکایی ها واقعه ای طرف غربی تحریم ها تر از آن روس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۳۳۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هنوز تشریفات گمرکی برای قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از خاک ایران انجام نشده است

معاون بهره‌برداری و بازرگانی راه‌آهن در خصوص قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه که در خاک ایران قرار دارد، گفت: کنسرسیوم توسعه ریلی به دروغ اعلام کرد "واگن بارداری وارد ایران نشده است"، اما چون این واگن‌ها بارگیری شده بود، با دستور مدیرعامل راه‌آهن با ارسال آنها موافقت شد که هنوز هم کنسرسیوم تشریفات گمرکی را برای ترانزیت بار انجام نداده است.

به گزارش ایسنا، مرتضی جعفری در خصوص قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه و اظهارات مدیرعامل کنسرسیوم توسعه ریلی در خصوص سوء مدیریت راه‌آهن بیان کرد: از سال گذشته بر اساس صورت‌جلسه‌هایی که مستند است، قرار بر این شد راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران برای قطارهای عملیاتی جهت اصلاح خطوط و ادامه خط‌آهن روزنک - هرات مساعدت کند و به افغانستان ارسال کند.

وی ادامه داد: نکته قابل توجه این‌که طی بازدید معاون فنی راه‌آهن از منطقه،‌ اشکالات در خط‌آهن موجود را کتباً اعلام کرده و آن را هم برای آقای کاظم قمی -نماینده ویژه رئیس‌جمهوری در امور افغانستان- و هم راه‌آهن کشور افغانستان فرستادیم.

معاون بهره‌برداری و بازرگانی شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران خاطرنشان کرد: نظر بر این بود که اول اصلاحات انجام شود و بعد از انجام اصلاحات، قطار تجاری (افغانستان- ترکیه) راه‌اندازی شود، اما طبق مستندات اعلامی، تا کنون هیچ اقدامی که منجر به رفع اشکالات شود به راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران اعلام نشده است و کنسرسیوم فقط به‌صورت کلی اعلام کرده که کارهایی را در این رابطه انجام داده است.

کنسرسیوم توسعه ریلی، ماشین‌آلات تخصصی را برای اصلاح خطوط نداشت 

جعفری با انتشار یک فایل صوتی برای خبرنگاران، توضیح داد: البته از قبل هم مشخص بود که با توجه به امکانات این کنسرسیوم، امکان این‌که بتواند استانداردهای اولیه راه‌آهن را فراهم کند، ندارد. به این دلیل که رعایت این استانداردها نیاز به ماشین‌آلات تخصصی خطی دارد و این کنسرسیوم هم این ماشین‌آلات را نداشتند که بتوانند این اصلاحات را انجام دهند.

وی با بیان اینکه همواره اعلام کرده‌ایم این آمادگی را داریم تا با راه‌آهن افغانستان تعامل داشته باشیم و ماشین‌آلات را بفرستیم تا به استانداردهای موردنظر برسیم، افزود: اما در آخرین مکاتبه با کنسرسیوم توسعه ریلی در اواخر سال گذشته اعلام کردیم که نتیجه اقدامات تعهدشده هنوز به راه‌آهن اعلام نشده است؛ اما ما باز هم به‌جهت تعامل، قطارهای عملیاتی را به این مسیر اعزام می‌کنیم.

معاون بهره‌برداری و بازرگانی راه‌آهن بیان کرد: با ارسال آخرین قطار عملیاتی، به نظر می‌رسد که کنسرسیوم از حسن‌نیت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران سوء‌استفاده کرده و واگن‌های تخلیه‌شده را بارگیری کرد؛ و بدون اینکه هیچ هماهنگی با راه‌آهن ایران داشته باشد ارسال کرده است.

کنسرسیوم به دروغ اعلام کرد که واگن بارداری وارد ایران نشده است

جعفری ادامه داد: همان شب زمانی که من مطلع شدم، از مامور مربوطه پرسیدم و با مدیرعامل کنسرسیوم صحبت کردیم و آن‌ها خودشان اعلام کردند که واگن بارداری وارد ایران نشده است. به جهت اینکه ما هیچ‌گونه ارتباطی با مرز نداریم و هنوز ارتباطات از طریق تلفن ثابت، بیسیم و تلفن همراه فراهم نیست، فقط به‌استناد اظهارات آقای مصطفی رضایی -مدیرعامل کنسرسیوم- و مامور ایشان مبنی بر این‌که لکوموتیو به‌صورت منفرد وارد کشور شده و واگن بارداری نیامده است، اکتفا کرده و گفتیم قطاری وارد ایران نشده است.

وی ادامه داد: اما بعد از بررسی متوجه شدیم کنسرسیوم همه این موارد را دروغ گفته است و قطار وارد ایستگاه شمتیغ در مرز ایران و افغانستان شده  و آن‌ها به دروغ اعلام کردند که واگنی وارد نکردیم. البته فیلمی از ایستگاه روزنک منتشر کردند و برآورد راه‌آهن این بود که کنسرسیوم توسعه ریلی یک فیلم تبلیغاتی ساخته است.

معاون بهره‌برداری و بازرگانی راه‌آهن اظهار کرد: نکته جالب این‌که مسئولان گمرک هم در این رابطه اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند، بنابراین اینکه کنسرسیوم مدعی شده که همه سازمان‌های مربوطه از ورود قطار به کشور اطلاع داشته‌اند صحت ندارد. بنابراین اگر غیر از این موارد که به دروغ مطرح شده، مستنداتی دارند، اعلام کنند.

جعفری خاطرنشان کرد: هیچ هماهنگی‌ در جهت اینکه قرار است قطار ترانزیتی از افغانستان وارد کشور شود، انجام نشده است و به ما اطلاع ندادند. اما پس از اینکه با آن‌ها صحبت کردیم و گفتند قطاری وارد نشده، وقتی مامور فرستادیم و متوجه شدیم دروغ گفتند و ۱۰ واگن باردار در مرز شمتیغ متوقف شده است. که با دستور مدیرعامل راه‌آهن با توجه به اینکه این واگن‌ها بارگیری شده بود، با ارسال آنها موافقت شد.

کنسرسیوم توسعه ریلی تشریفات گمرکی را هم برای ارسال بار انجام نداده است

وی ادامه داد: با وجود این از همان روز که ما با ارسال بار موافقت کردیم، هنوز هیچ اقدامی از سوی کنسرسیوم توسعه ریلی برای انجام تشریفات گمرکی صورت نگرفته است و حتی اظهارات گمرکی را به گمرک تسلیم نکرده‌اند. با وجود پیگیری‌های انجام‌شده هنوز این کار انجام نشده است. اما با توجه به این‌که امکان سوء‌استفاده مجدد کنسرسیوم وجود دارد،‌ فعلاً راه‌آهن اقدامی در این رابطه انجام نداده است.

بیشتر بخوانید اولین قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از ایران عبور می‌کند کشورهای همسایه، ایران را در ترانزیت دور می‌زنند

معاون بهره‌برداری و بازرگانی راه‌آهن بیان کرد: در زمان حاضر در ترکمنستان دو مرز فعال داریم و فعالان بخش خصوصی در آنجا بار ترانزیت را  واردات و صادرات می‌کنند؛ در مرز رازی و میرجاوه نیز ترانزیت کالا در جریان است و هیچ مشکلی وجود ندارد؛ اما چون کنسرسیوم توسعه ریلی نمی‌خواهد مقررات راه‌آهن را انجام دهد، تلاش می‌کند با دروغ‌پردازی جو را به‌هم بریزد و کارهایی را که خارج از مقررات است، انجام دهد.

جعفری خاطرنشان کرد: بهتر است کنسرسیوم به‌جای دروغ‌پردازی و تشویش اذهان عمومی علیه راه‌آهن، از مسیر درست کار را پیش ببرند. به جای اینکه بخواهند در رسانه‌ها دروغ بگویند که راه‌آهن به آنها مجوز داده، کار را از راه درست انجام دهند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • وزیر ورزش با استقبال سفیر ایران و تاج وارد تایلند شد
  • تاکسی های برقی وارد شد
  • کنسرسیوم هنوز تشریفات گمرکی قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از خاک ایران را انجام نداده است
  • تحلیلگران سیاسی درباره «وعده صادق» چه گفتند؟
  • هنوز تشریفات گمرکی برای قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از خاک ایران انجام نشده است
  • تشریفات گمرکی برای ۱۰ واگن باری ارسال شده به مرز شمتیغ انجام نشده است
  • واکنش خلجی به کنایه رسانه‌ها با عبارت «دولت کجاست؟»
  • پل خورگو وارد فاز اجرا شد
  • وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران وارد قزاقستان شد